جدول جو
جدول جو

معنی حسینی یزدی - جستجوی لغت در جدول جو

حسینی یزدی
(حُ سَ یِ یَ)
آیتی وی را در آتشکدۀ یزدان از سادات و شاعران یزد شمرده گوید: نامش حسین است. (ذریعه ج 9 ص 255). رجوع به حسین یزدی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ یِ یَ)
سیدی تاجرپیشۀ یزدی است. صادقی کتابدار، او را در مجمعالخواص یاد کرده. (ذریعه ج 9 ص 236). او راست:
غمگین نمیشوم ز وفای تو با رقیب
از بس که بر وفای توام اعتماد نیست.
(مجمعالخواص، ص 88) (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ زَ)
ابن احمد بن محمد بن عمر بن سالم بن عبیدالله بن حسن علوی حسینی زیدی شافعی. مکنی به ابوالحسن. وی از فرزندان زید بن علی بغدادی و محدث بود. در سال 529 هجری قمری متولد شد و در 16 شوال سال 575 هجری قمری درگذشت. او را مصنفات بسیاری است. (از معجم المؤلفین از تذکرهالحفاظ ذهبی ج 4 ص 149). علم حدیث یکی از مهم ترین شاخه های علوم اسلامی است که بدون تلاش محدثان، دوام نمی آورد. آنان با گردآوری احادیث، تطبیق نسخه ها و بررسی روایت ها، چراغ راهی برای مسلمانان شدند. محدث نه تنها حافظ حدیث، بلکه تفسیرگر و نقاد آن بود و می دانست کدام روایت قابل اعتماد است و کدام باید کنار گذاشته شود. همین دقت علمی، حدیث را به منبعی محکم در دین تبدیل کرد.
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ یَ)
ابن مرتضی حسنی حسینی طباطبائی حائری واعظ. در 14 محرم 1307هجری قمری / 1889 میلادی در کربلا درگذشت. او راست: الرق المنشور و لوامع الظهور فی تفسیر آیه النور و تنبیه الخواطر. (ذریعه) (اعیان الشیعه) (معجم المؤلفین)
ابن احمد بن محمد بن سمیع یزدی. او راست: تحفه الولی در شرح عهد مالک که در مشهد در 1227 هجری قمری نگاشته و حاشیه بر قوانین الاصول. (ذریعه ج 3 ص 480 و ج 6 ص 176)
ابن محمد بن علی بن عبدالغفور حائری. متوفی به کربلا در 1310 هجری قمری / 1892 میلادی او راست: التحفه الکسائیه. (ذریعه ج 3) (اعیان الشیعه ج 27 ص 211)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
سید محمدباقر بن سید مرتضی حسنی حسینی طباطبائی یزدی، از علمای امامیۀ قرن سیزدهم هجری قمری بود. از تألیفات اوست: 1- حل العقول لعقد الفحول فی علم الاصول. 2- وسیله الوسائل فی شرح الرسائل. سید در سال 1298 هجری قمری درگذشت. (از ریحانه الادب ج 4 ص 334)
لغت نامه دهخدا
(اَ نیِ یَ)
ملازم خان زمان سیستانی بود. از اوست:
تا گردصفت دامن یاری نگرفتیم
از پا ننشستیم و قراری نگرفتیم.
(از تذکرۀ روز روشن چ تهران ص 87)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ هََ)
محمد... اودی. از دوستان شیخ علی حزین بود و در بنارس هند در 1205 هجری قمری درگذشت و دیوانش شش هزار بیت دارد. (صبح گلشن 136) (ذریعه ج 9 ص 255)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ زَ)
ابن محمد بن یحیی زیدی حسینی. او راست: دستور المنجمین به فارسی که در 891 هجری قمری نگاشته است. (ذریعه ج 8 ص 168)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ اَ)
ابن علی بن ظافر ازدی مصری صفی الدین ادیب. درگذشتۀ 657 هجری قمری 1259/ میلادی او راست: ’الفریده’. (معجم المؤلفین ازایضاح المکنون ج 2 ص 189) (هدیه العارفین ج 1 ص 313)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
شیخ حسن یزدی، مردی عالم و دانشمند بود. به عراق مهاجرت کرد و از محضر علما استفاده نمود و چون مردی انقلابی بود در قیام مشروطیت شرکت کرد. چندین دوره نیز در مجلس شورای ملی عضویت یافت و در سال 1351 هجری قمری (1311 ه. ش.) وفات یافت
ابن مرتضی بن احمد بن حسین زواره یی یزدی حایری. درگذشتۀ 1315 هجری قمری او راست: چند ارجوزه (منظومه به بحر رجز) و جز آن. (ذریعه ج 1 ص 463 و ج 2 ص 272)
شاعر و نامش حسنعلی بود. وی برادر عطار یزدی است. به مصر و حجاز و هندسفر کرد و در نود سالگی درگذشت. (ذریعه ج 9 ص 246)
(شیخ محمد...) او راست: حاشیه بر قوانین. (ذریعه ج 6 ص 176)
لغت نامه دهخدا
(یَ)
حسن بن حسین بن اسماعیل بن مرتضی حسینی یزدی. او راست: اکسیر الاخبار للاخیار الابرار چ بمبئی 1310 هجری قمری (از معجم المطبوعات مصر)
لغت نامه دهخدا